درک درست زندگی
- امیر اتابکی
- بروزرسانی: 28 شهریور 1402
برای درک درست زندگی لازم است مثالی مناسب بیاوریم. مثالها همیشه و همیشه بهترین گزینه برای توضیح مطالب بودند و هستند و خواهند بود.
لطفا این مسئله را حل کنید
یک دبه ۱۰ لیتری شیر را تنها به روش جابجایی با ۲ دبه خالی به جایی برسانید که ۵ لیتر در دبه ۷ کیلویی و ۵ لیتر در دبه ۱۰ لیتری باقی بماند.
زندگی یعنی تلاش و حل مسئله و لذت بردن از توانایی حل و امتیازات حل مسائل، زندگی یعنی تلاش و تلاش و تلاش در مسیر درست و در کار و حوزه دلخواه، زندگی یعنی تلاش و فعالیتی که بواسطه آن زندگی من سر و سامان بگیرد و لذت بخش شود و در عین حال کمک کند تا مسائل و مشکلات دیگران نیز حل شود تا آنان نیز بتوانند زندگی و دنیای بهتری داشته باشند
شاید وقتی این مسئله شیر را دیدی فورا گفتی که من راه حل این را بلدم و میتوانم حلش کنم. عدهای هم خواهند بود که راه حلش را بلد نیستند و نمیتوانند حلش کنند
سختی و زحمت زندگی ما هم فقط و فقط به همین دلیل است. یعنی هر کسی که دانش و مهارتهای زندگی را دارد میتواند زندگی و شرایط خوبی برای خود فراهم کند و هر کسی که دانش و مهارت زندگی را بلد نیست دچار مشکل و سختی و عذاب میشود
زندگی سخت نیست بلکه بسیار لذت بخش و شیرین است برای لذت بردن از زندگی لازم است تا مهارتهای زندگی را بیاموزیم آن زمان است که همه چیز برای ما مثل یک بازی لذت بخش و هیجانانگیز میشود
میخواهیم در مورد ۳ ویژگی اصلی که یک زندگی باید داشته باشد صحبت کنیم
زندگی که این سه خصوصیت را نداشته باشد و از آنها پیروی نکند زندگی نیست و به هیچ کجا نخواهد رسید و نمیشود از این مدل زندگی انتظار لذتبخش و موفق بودن داشت
اساس زندگی = آزادی
هدف از زندگی = لذت بردن
نتیجه زندگی = پیشرفت خود و کمک به بهتر شدن دنیا
اساس زندگی آزادی است یعنی فرد و موجودی که نتواند آزاد باشد از همان اول فرصت زندگی را از دست داده و کار و شروع نشده تمام است. ما انسانها فکر میکنیم که آزاد هستیم و بعضیها فکر میکنند که دیگران آنها را به اسارت گرفتهاند. ولی همگی به نوعی اسیر افکار خود هستیم نه آزادیم و نه اسیر دیگران
آزادی یعنی چه؟
آزادی یعنی اینکه فرد توانایی تصمیمگیری و انتخاب مستقل داشته باشد و نظر و فکری به او تحمیل نشود میخواهد از سوی فردی دیگر یا به خاطر افکار اشتباه خود باشد
افرادی که آزادانه فکر نمیکنند و نمیتوانند اعمال و رفتار خود را آزادانه انتخاب کنند نه میتوانند برای خود زندگی کنند و نه میتوانند خیری به جهان برسانند که آنچنان مفید و موثر باشد
اساس زندگی آزادی است
هدف از زندگی لذت بردن است
به احتمال زیاد ما انسانها هرگز نخواهیم توانست که از قوانین طبیعت نافرمانی کنیم. چون ما را طبیعت و خدا خلق کرده و ما آنقدر قادر و عالم نیستیم که بتوانیم از این قوانین سرپیچی کنیم و در عین حال خوشبخت زندگی کنیم
در یک نگاه کلی ما بین دو خط کشی باید حرکت کنیم. یکی قوانین طبیعتی دنیا و دیگری قوانین طبیعت درون ( طراحی مغز و ذهن )
ما طراحی شدهایم که دنبال لذت باشیم و همواره از سختی و درد فراری باشیم به خاطر همین دلیل اساسی و ساده لازم است همیشه دنبال لذت بردن و شادی و دلخوشی باشیم
اما نمیتوان پیگیر هر لذت و هر دلخوشی بود چون بسیارند لذتهایی که هم برای ما و هم برای دنیا بیفایده و مضر هستند پس لازم است تا با عقل و علم و آگاهی پیگیر لذتهایی باشیم که در نتیجه آن خود پیشرفت کنیم و توانمند شویم و هم به سبب آن، تاثیری مثبت بر دنیا و جامعه داشته باشیم
نتیجه زندگی باید رشد و پیشرفت باشد
لازم است تا در طول عمر و در کل زندگی به رشد پیشرفت خود ادامه دهیم تا هم به یکی از مهمترین قوانین جهان یعنی آپدیت و تغییر عمل کرده باشیم و هم موافق طبیعت ذاتی خویش عمل کنیم تا رشد و پیشرفت در زندگی ما و در جهان اتفاق بیافتد
دانستن این موضوع بسیار مهم است که مغز ما برای تجربههای تکراری هورمونهای لذتبخش ترشح نمیکند یعنی اگر ما روند رشد را پیش نگیریم و زندگی و شرایط زندگی خود را بهبود ندهیم شادی و لذت از زندگی ما خواهد رفت
برای همین است که عبارت « انسان طمع کار است » به اشتباه در زبان مردم جاری است. چون انسان طمع کار نیست این طبیعت و طراحی بشر است که ماموریت گرفته که همیشه در رشد و پیشرفت باشد تا جهان پیشرفت کند
دانستیم که تنها با رعایت این سه اصل در زندگی میتوانیم زندگی به مراتب بهتر و لذت بخش تر از قبل را برای تمام عمر تجربه کنیم.
با ما همراه باشید که در آینده مطالب بسیار ارزشمند و مفیدی را میخواهیم به اشتراک بگذاریم